وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

سلام

 

سلام

دیروز رفتیم کاشان و نیاسر و همون ورها و واقعا خوش گذشت جای همه خالی و اقعا طبیعت ایران بی نظیره ولی باعث شد گلو دردم دوباره زیاد بشه.

دیروز تمام راه کتاب شاهدخت سرزمین ابدیت را خوندم و واقعا لذت بردم. پیشنهاد می کنم شما هم بخونید.

تمام راه فکر می کردم می شه یه روز من هم به چشم یکی حداقل یه شاهدخت باشم!

نمی دونم والا

خوب

سلام

 

امروز دوباره جمعه است . داریم می ریم ایران گردی امروز قراره بریم کاشان قبلا هم رفتم ولی این بار به اتفاق مامان بزرگ و بابا بزرگ و خاله

که صفای دیگه ای داره

دیگه گلودرد برام عادی شده . مصاحبه هم دادم و خیلی دوست دارم نتیجه اش مثبت باسه برای هر دومون هر چند هیچی نتونستیم از برخورد انها برداشت کنیم.

بهروز امروز برام کامت گذاشته بود و خیلی های دیگه و از همه متشکرم . می دونی بهروز ادم دوست داره تو وبلاگ ناشناس بمونه و رو نکنه کی هست درست با نظر یه دوستم که کامنت هاش از نوشته های وبلاگش بیشتره و من و خیلی خوشحال می کنه اون هم دوست داره ناشناس بمونه ...

خوب باید برم امانم را بریدن این خاله و که وای ما همه حاضریم تو داری چیکار می کنییییییییییییییییییییی