ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم نوش کنیم
زنده یاد حسین پناهی
منبع : http://www.manonazi.com/poem.htm
سلام
امروز در سومین روز ژیگیری این جریان ازاد کردن نمره پایان نامه بعد از ۴ ماه باستاد داور مراجعه کردم و چه هاکه نشنیدم. تفلکی را حسابی سرش کلاه گذاشته بودند و با یک نامه سفید ازش نمره گرفته بودند. کلی توهین به یک استده وقتی ببینه سرش کلاه رفته و طرف بهش دروغ گفته.
بعد هم رفتم پیگیری ادامه جریان پیش معاونت آموزشی دانشکدهُ بابا کلی دوستانه دکتر حرفهام را گوش داد و همه مدارک را دید بعد هم کپیشون را خواست که براش تهیه کردم
قرار شد با داور صحبت کنه. نمره راهم گفتن بمونه و اقدام نکنند.
گفت احتمالا جلسه براش تشکیل می شه.
بهنظر می رسه اوضاع خوبه
اها گفت اخه دکتر گفتن به من توهینکردن کهگفتن اصلا همچینچیزی نبودهگفت به هر حال من که اونجا نبودم گفت دکتر گفتن به من فحش دادن گفتم دکتر من شاهد زنده این جریان می گمتصلا همچینچیزی نبوده گفت به هر حال من نبودم منهم mp4رارو کردمگفتم ولی اینجا دکتر همه چی هست حتی توهین های این استاد
خندشگرفت و ساکت شد من هم گفتم کسی که می دونه طرفش کیه مجهز می ره و وقتی مجهز می ره ومی دونه صداش داره ضبط می شه دیگه اهانت و فحشی در کار نیست.
تصدیق کرد وکار سوی از پیروزی نمایان شد.
خوشحالم
می شه این حق را گرفت و من امروز و دیروز نشونه ها شو دیدم اونقدر که در این شهر گشنه که همه همه را می چاپم مخصوصا راننده های تاکسی اون از جریان دیروز که اونخانمدکتر استاد علامهمن را رساند و امروز هم از گیشا می رفتم این راننده همگفت برام صلوات بفرست شاخمداشت در می امد من هم گفتم کار شما ارزشش بیشتر از یک صلواته زنده باشی.
این ها همش به من امید پیروزی و گرفتن حق را می ده فهمیدم دست های پنهانی من را جلو می بره.
خدا یا به حسینت قسم من در برابر این ظلم ایستادم و می دونم که می دونی پس بدون که امیدم به توست پشتم به تو قرص یاری ام بنما.
یا حق