ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
هر چی نگاه می کنم می بینم تمام شده ام در نیستی
من این نبودم
دلم می خواست نقش ببندم بر این صفحات که با ناله سیاه می شود شادی را
و حک کنم آنچه که روزگارانی می اندیشیدم و حال از یاد برده ام
قلمی بود و طبعی و ذوقی
کجایی
اهای
کجاییییییییییییییییی
با توام
خود تو
کجاییییییییییییییییی
من؟
...............................................
نمی دونم چطور می تونماز اینحس ترسی که دچارش شدمرها بشم.
ازش متنفرم بعدبهش میگم چقدر دلم برات تنگ شده.
می خوام سر به تنش نباشه بعد می گم بیا پیشم.
خسته شدم بهخدا
از خودم بدم می یاد
ازاون بیشتر