وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

عصر دوشنبه

 

سلام

امروز هم حال و حوصله درست و حسابی ندارم . یه جورهایی دلم گرفته اصلا نمی تونم به کارم متمرکز بشم. امروز یه سر رفتم دانشگاه اصفهان اصلا قابل مقایسه با دانشگاههای تهران نیست . اینقدر تفاوت . حتی به نظرم دنشگاه شیراز خیلی بهتر از اونجا بود.  البته شاید به خاطر زمانش هم باشه موقع امتحانات و سوت و کوری دانشگاهها.

خوب این هم از این . دیشب یه خواب خوب دیدم که صبح یادداشت کردم ولی یادداشتهام پرید و رفت . عیبی نداره.

نمی دونم چرا با اون شادابی و خندان بودن و پر حوصله بودن و طراواتم فاصله گرفتم یعنی همش به خاطر اون بود خیلی ظرف این دو سال عوض شدم یک ادم کم حوصله زود رنج و عصبی او اصلا فکرش را هم نمی کردم این طوری بشم . چقدر رفتارش روم اثر منفی گذاشته چقدر مچاله شدم . خدا نکنه  من هم روش همین اثر را داشتم .

دوست دارم به ۲ سال پیش برگردم وقتی واقعا انرژی تام بودم و حیرت همه در می امد.

یادش بخیر

برم دیگه بسه

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد