وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

علی تو را گویم ...

 

سلام

هر چند می دانم دیر زمانی است که نه تو مرا می شناسی و نه من تورا دیگر. بیتوته ها جای خوبی است برای گذران لحظه ها و مرورشان.  هر چند دلتنگی می آورند و لبخندی و بعد افسوس...

کاش هرگز فراتر از سایبر نبود کاش همه در دنیای مجازی خود خود خودشان بودند. چرا من با مجاز به تو نزدیکم و واقعیت را چنان صریح انکار می کنم؟

دلم گرفته علی شدید گرفته.. چونان غریبه ای هستم که با غریبه تر از اشنایی دیگر بار  حرف می زند از دیاری قریب.

تو را چه می شود نه تو را چه شده که این اندازه بی تابی می کنی ؟ مگر نمی دانی تب بی تابی ات شاید یخ  های کویری ام را بگسلد؟ مگر نمی بینی دلم چنان سنگ خاره با اندک ضربه ای پودر می شود . سنگ خاره چیست برادر دل از دست رفته است و بس روزگاری است بی دلم ...

علی کاش بی قراری ات را فقط با خودم تقسیم می نمودی و بس . کاش شاهدش تنها خودم بودم و خودم. ولی بد کری تو  چرا چنین؟ چرا اینگونه با هم حرف زدنتان شاخه های هر دوی شما را برایم تکاند و در زلزله ای که ریشترش را تاریخ هم به یاد نخواهد داشت ویرانی دوگانه ام را در برابر چشمان خودم در دلم نگریستم.

کاش تاملی تحملی صبری...

نه دلم چرکین تر از ان است که نگویت چرا؟ مگر نگفته بودم او تیکه ای از روح من است پس چگونه تو را با او درامیزم و انگاه  مثبت و منفی این برق تنها اسمان دلم را رعد می زند. که زد و من گریستم در درونم و فریادش را شاید خم ابروان به نمایش گذاشتند و بعد به زیر سیلاب ها گم شدند . شاید نهان خانه دل ارامگاه بهتری برایشان باشد.

 

افسوس علی که دیوانگی ام را افزوده ام و جوابش را ....

....

.....نمی دانم. تو را به سلامت

دوستت دارم چنان حرفهای سلیست در بیتوتها که هیچگاه تجربه نکرده ام. برادر...

هیچ کس نمی داند که من دریادلی دارم که زدگانی ام را در آن گسترانده پنهانش داشته ام. این هم پس بماند بسان رازی اگر ارزشش را دارد  اگر هم نه باز هم نمی دانم.

..........................................................................................................................

                                                  آیا روزی نجاتی رهایی پروازی امیدی را نظاره خواهد بود؟!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
بیتوته شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:36 ب.ظ http://www.beitooteh.blogsky.com

سلام...
خوبی؟
چه خبر؟
به درک که کسی بهت سر نمی زنه...
ولی من میام ///گاه و بی گاه...
قول بده خونه باشی...
خوشحال شدم ...
سر بزن
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد