وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

اجبار

هیچکس نیست باهاش حرف بزنم پس مجبورم در به دقیقه بیام همین جا

تصور سال اینده و عشق و عاشقی اون به کنار بی محلی و ترک کردنش الان یک جای دیگه

فقط دارم به این فکر می کنم که چطور یک نفر می تونه این قدر راحت این قدر راحت این قدر راحت ادم رو ایگنور کنه اصلا فکرش رو هم نمی تونم بکنم

باید بپذیرم این اتفاق اقتاده من به یک همچین ادمی دل بسته بودم و حالا باید بپذیرم

باید اونقدر غرور داشته باشم که دیگه تمومش کنم. مگر نمی گی دوست داشتی تو ببینی اون چه حسی داره وقتی برق برگرده

پس با اراده واستا و بخواه و اون رو مثل یک اشغال بنداز دور فقط کافیه همین الان اراده کنی دیگه با یکی دیگه باشی و دیگه با اون نباشی و بندازیش دور . اون هم که مطمئنی با هیچ کس به توافق نمی رسه پس دیگه غمت نباشه اون موقع اوضاع کاملا تغییر می کنه و می شه برعکس

این بار تویی که یکی رو داری و اون .....

تنها و تنها راهش همینه که با یکی دیگه باشی از همین الان شروع کن


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد