وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

یک تجربه

سلام 

این دو روز اومده بودم خونه و در جمع خانواده بودم. وقتی به اوقاتی که در این دو روز داشتم فکر می کنم و مقایسه اش می کنم با زمانی که تنهام و احساسهایی که دارم می تونم نکات زیر رو جمع بندی کنم.

1. وقتی تو جمع هستی اونقدر سرت شلوغ می شه که هزار موضوع مختلف برات پیش می یاد و عاشقی یادت می ره.

2. عامل یک باعث می شه درک کنم وقتی تنهایی تمرکز زیادی روی فردی که دوستش داری خواهی داشت و این تمرکز ناخوداگاه باعث می شه شدت عشقت بیشتر بشه .

3. اگر دو نفر هر دو شرایط تنهایی یکسانی داشته باشند شور عشق یکدست رشد می کنه و اگر برای یکی اینجور نباشه یکی با شدت رشد داره و اون یکی تمرکز کمتری داره و باعث می شه یکسان جلو نرند و اون یکی فکر کنه این یکی درک نمی کنه و دچار غم بشه.

4. وقتی دو روح به هم متصل باشند اگر یکی کم کم بره اون یکی هر نقطه جهان هم که باشه حس می کنه و کابوس خیانت می بینه.

5.باید حس عاشقی رو در مورد کسی کع تنها نیست کنترل کرد و در حد دوستی نگه داشت چون ممکنه برداشت صحیحی نداشته باشه.

6. خیلی حس قشنگیه و قلب ادم نیاز به این تلنگرها داره و دوباره زنده می شه انگار. خیلی لرزش و بی تابی قلبم رو که بهانه دیدن می کنه دوست دارم.

7. شاید از دل برود هر انکه از دیده رود درست باشه یعنی شدت عشق کم می شه ولی هرگز به صفر نمی رسه و این باعث می شه دوستی ها بمونه. 

8. نباید چون تنهایی تابلو بازی در بیاری این غیر عادیه و باعث ایجاد ترس و مقاومت در طرف دیگه می شه. باید تمرین تعادل کنم.

9. چقدر یک زن لطیف تر از یک مرد احساس رو درک می کنه یا می شه بهش احساس داشت.

10. ایا روزی این حس رو نسبت به یک مرد هم می شه تجربه کرد؟

نظرات 1 + ارسال نظر
حمیرا دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1398 ساعت 12:17 ق.ظ http://pieces.blogsky.com

با شماره های 2 و 3 و 8 و 9 کاملن موافقم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد